در ستاره بارانِ میلادت میان احساس من تا حضور تو حُبابی است از جنس هیچ از دستان من تا لمس نگاه تو آسمانی است به بلندای عشق جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست محمدم ....امروز که دختر ما 1 سال و 10 ماه و 17 روزه است ؛تو پا به 30 سالگی گذاشتی .اما واسه من و نوژا قد همون 30 سال زحمت کشیدی وقتی که از سر کار میای تموم خستگیهاتو پشت در جا میذاری و با یه بغل مهربونی وارد خونه میشی میدونم خیلی خسنه ای اما بازم با لبخند میای تو خونه و با نوژا بازی میکنی و اونو پارک میبری منم با تو خستگی هام تموم میشن.میدو...