مادری...

1391/4/7 9:13

نویسنده : اسما

674 بازدید

اشتراک گذاری

مادر که می‌شوی گاهی دلت می‌گیرد. گاه بی‌اختیار اشک میریزی و چون مادری وقتی همه خوابند گریه می‌کنی …

دلت می‌خواهد همه تاجهای افتخار مادر بودن را به کناری بگذاری و خودت راه نگاه کنی

گاهی خالی می‌شوی از همه خنده‌ها، گاهی دلت فقط یک جاده می‌خواهد که بروی اما نمی‌دانی کجا؟ و چرا؟

گاهی حتی آزاد نیستی که فکر کنی، که بسازی، بنویسی و دلت می‌گیرد

و من …دلم می‌گیرد وقتی از تو فرار می‌کنم و دلم پیش توست، نمی‌دانی چقدر دردناک است رها کردن دست کوچکی که می‌دانی چند صباحی دیگر از میان دستانت خواهد گذشت.

آنوقت بحال همه این حالهای خوش ناخوش گریه می‌کنی

مادر که می‌شوی دیگر خودت نیستی و هرگاه به یاد خود تنهایت می‌افتی دلت می‌گیرد

می‌دانی گاه زیر فشار آنچه که هستی و باید باشی خرد می‌شوی و بعد فکر می‌کنی که سخت‌ترین کار دنیا وقتیست که پاهایت باید برود و دستانت بسازد و چشمانت بخواند و ببیند و زبانت شعر بگوید و میان این همه مادر باشی!

و بعضی روزها به نساخته‌ها و نگفته‌ها و نرفته‌ها فکر می‌کنی و باز … دلت می‌گیرد

مادر می‌شوی یک روز و خواهی دید چقدر سنگین و شیرین است پروبال دادن به مخلوقی که از بدنت جدا شده و می‌دود تا بپرد و تو سخت می‌کوشی تا میان این همهمه بالهایت پرواز از یادشان نرود.

به دخترکم

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (28)

خانم معلم
7 تیر 91 9:35

سلام دوست خوبم دختر ناز نازی داری خدا حفظش کنه اگه مایلید با هم تبادل لینک داسته باشیم برام کامنت بذار

مامان نوژا
7 تیر 91 9:51

مرسي خيلي عالي بود.ه اين فكركردم كه واقعامادربودن چقدردل ميخوادمسئوليتش سنگينه.چقدرازخودگذشتگي ميخواد.خداماروخيلي دوست داره چون مسئوليت سنگيني به عهدمون گذاشته.بازم مرسي

زهره مامان هلیا
8 تیر 91 8:42

می بینی اسما جون چقدر سخته مادر بودن باید به همه چی فکر کنی خسته میشی کلافه میشی ولی یه دقیقه بعد یادت میره و باز تکرار

خانم معلم
8 تیر 91 8:52

سلام با افتخاذر لینک شدین.

نایسل
8 تیر 91 21:36

خیلی قشنگ بود عزیز دلم

نایسل
8 تیر 91 21:36

منم بوس واسه تو

فرزانه
10 تیر 91 8:51

سلام عزیز دلم.امیدوارم حال نوژا جون، نی نی نازت خوب باشه.ممنون از اینکه به وبلاگم سر زده بودی.منم برای شما آرزوی موفقیت می کنم و واقعاً قبول دارم مادر شدن خیلی سخته و خیلی تحمل می خواد.برای همینه که میگن بهشت زیر پای مادراست.خسته نباشید.خدا نی نی نازت رو برات نگهداره.

خانم معلم
11 تیر 91 10:31

مامان یاشار
11 تیر 91 13:17

وای خیلی عالی بود. وقتی مادر شدی دیگه حتی یه لحظه هم نمیتونی مادی نباشی حتی اگه بخواهی. خدا همه مادر هارو واسه بچه ها نگه داره

علیرضا
12 تیر 91 2:05

با اجازه محیط زیست دریا، دریا دکل میکاریم ماهیها به جهنم! کندوها پر از قیر شده اند زنبورهای کارگر به عسلویه رفته اند تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند چه سعادتی! داریوش به پارس می نازید ما به پارس جنوبی! رخش،گاری کشی می کند رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد وای... موریانه ها آخر شاهنامه رسیده اند!! صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم!

علیرضا
12 تیر 91 2:11

حضرت لقمان حکیم می فرماید: از کلام انبیاء 8کلمات اختیار کردم: 1) اگر درنماز باشی ، از قلبت محاقظت کن. 2) اگر در طعام باشی از گلویت محافظت کن. 3) اگر در خانه غریبه باشی از چشمت محافظت کن. 4) اگر در بین مردم باشی از زبانت محافظت کن. 5) و6) دوچیز را هرگز فراموش نکن : 1خداوند 2. مرگ 7و8) دو چیز را فراموش کن: 1.احسان خوبی که در حق دیگران انجام دادی 2.اساء ت وبدی دیگران در حق تو را. حضرت آدم (ع) به فرزند خویش 5 چیز را توصیه و امر می کند که او هم به اولاد خویش می گوید : 1) حضرت آدم(ع) به فرزند خویش می گوید : به فرزندت بگو هیچ وقت به دنیا اطمینان حاصل نکند ، چون من ماندن در جنت را مطمئن بودم ، سپس خداوند مرا خارج کرد . 2) به آنها بگو به هوای همسرشان عمل نکنند چون من به هوای همسرم عمل کردم واز درخت خوردم پشیمانی را برای من به دنبال داشت 3) برای آنها بگو : هر عملی که اراده می کنید به عاقبت آن بیندیشد چون اگرمن به عاقبت امر فکر می کردم ، آن چیزی که به من رسید، نمی رسید. 4) هر وقت قلوب شما از چیزی مضطرب گشت ، از آن چیز دوری کنید، چون من زمانی که از درخت خوردم، قلب من مضطرب گشت ومن رجوع نکردم 5) در کارهایتان مشورت کنید، اگر من در مورد کارها با فرشتگان مشورت می کردم چیزهایی که من رید ،نمی رسید.

خانم معلم
14 تیر 91 11:09

سلام منتظر پست جدیدتم

نایسل
16 تیر 91 13:48

سلاممممممممممم عیدت مبارک عزیززززز دلم البته با تاخیر

بوسسسسسسسسسسسسس

[بوسه]

مامانی وعرشیا
16 تیر 91 17:24

فروغ
17 تیر 91 15:45

سلام دوست عزیزم خیلی وقت بود که میخواستم بیام به دیدنت اما فرصت نبود خودت بهانه ائی شدی برای سرزدن ممنون عزیزم. دختر نازنیت چطوره؟ امیدوارم همه خوب باشید و سالم و سلامت. متن خیلی قشنگی نوشتی دل مادر به لرزه میافته با خوندن این نوشته که حقیقتا همه اینها صدق میکنه برای وجود یه مادر . مراقب خودتون باشید بوس برای تو و نوژا.

ني ني آينده
19 تیر 91 10:05

سلام مادري با همه ي سختياش فكر ميكنم قشنگ باشه من كه تجربه نكردم فقط حس ميكنم

مامان فتانه
24 تیر 91 20:54

خیلی قشنگ بود واقعا مادر بودن یک دنیای دیگست ....عزیزم به ما هم سر بزنید و اگه دوست داشتید لینکمون کنید

علیرضا
25 تیر 91 10:33

سلام خوبی وبمو حال کردی

اسما
25 تیر 91 12:46

سلام اسما جون.لینکتون کردم

علیرضا
25 تیر 91 18:02

اين دعارا منتشر كنيدوببينيد چطور غمهايتان از بين ميرود((سبحان الله يافارج الهمّ وياكاشف الغم فرّج همي ويسرّ أمري و أرحم ضعفي و قلة حيلتي وأرزقني من حيث لا أحتسب يارب العالمين))حضرت محمد(ص)فرمودند هركس مردم رااز اين دعا باخبركند در گرفتاريش گشايش پيدا ميكند*التماس دعا

فروغ
26 تیر 91 13:37

سلام عزیزم ممنون از تبریکت . برای تو و نوژای خوشگلم آرزوی سلامتی و شادی دارم . از اینکه میام و میبینم بهم سر زدی با اینکه من دیر به دیر به سراغت میام خوشحال میشم . باز هم منتظر اومدنت هستم.

نایسل
26 تیر 91 21:47

مرسی خوشگلمممم

نایسل
26 تیر 91 21:48

ببخشید دیرر جواب دادم خداروشکرررر تموم شد راحت شدیم این هفته خوب بود دختر ماهتو ببوسسس منم دلم تنگ بود

اسما
27 تیر 91 13:39

مامان سونیا
28 تیر 91 8:43

عالی بود لذت بردم

نایسل
28 تیر 91 21:02

چون میگن همه زوده

نایسل
28 تیر 91 21:02

میگن بچه ام

نایسل
29 تیر 91 9:56

چی بگم عزیز دلم راست میگی

دخترم نوژا

مادری...

نظرات (28)

مطلب بعدی

مطلب قبلی