نوژانوژا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

دخترم نوژا

می‌خواهم برای بچه‌ام بگویم وقتی که دیگر بچه نباشد

1390/12/14 10:04
نویسنده : اسما
730 بازدید
اشتراک گذاری
این مطلبو جایی خوندم خیلی خوشم اومد واسه دخترم میذارمش
کاش
بیشتر از صورت مهربان خدا
می گفتند
تصمیم دارم خودم برای فرزندم بگویم ریشه تمام ترس هایم را
خودم برای فرزندم می‌گویم. یک روزی می‌نشینم و همه‌ی این‌ها را برای بچه ام تعریف می‌کنم
وقتی این کار را می‌کنم که بچه‌ام هنوز فرصت زیادی داشته باشد تا این‌ها را هضم کند
و بعد از یاد ببرد
 
فرصت داشته باشد بپذیرد اما فراموش کند لحظه‌ی پذیرش را
همان‌طور که احتمالا درد لحظه‌ی به دنیا آمدن را فراموش کرده است
 
اول از همه مرگرا برایش تعریف می‌کنم
پیش از این که عزیزی را از دست بدهد و رویارویی‌اش با نیستی خیلی شخصی باشد
پیش از این که ناچار باشد مرگ را همراه با ناباوری و دلتنگی و شیون‌های شبانه بشناسد
برایش می‌گویم که مثل تاریخ مصرف پشت قوطی شیر و ماست می‌ماند
که زندگی در هر چیز و هر کس قرار است تمام شود
 
 
برایش می‌گویم که بداند روزی که با مرگی روبرو شود، احساس خشم و حقارت خواهد کرد
و این که آن اندوه ممکن است هیچوقت قلبش را ترک نکند
اما در همان روزگار هم پذیرفتن و فهمیدن نیستی... ساده‌تر از عمری ترسیدن از آن است

خودم برایش می‌گویم که بداند ترس، اصلافقط مال آدم بزرگ‌هاست
آنقدر که درآنهاهراس گرفتن دستی هست، ترس از گم شدن نیست
 
بداند که ترس‌های بزرگ ممکن است در لحظه‌ی تنهایی به سراغش بیاید
روزی که برای خودش آدمی شده باشد و حضور من نتواند دردی از او دوا بکند
آن روز یادش باشد که از ترسیدن خودش نترسد. برایش می‌گویم که ترسیدن یعنی ندانستن
یعنی مطمئن نبودن از ثبات و امنیت
 
دانستن این که ترس جزئی از طبیعت اوست و بارها خواهد آمد و خواهد رفت
شاید کمک کند که او خودش را وقت ترسیدن آرام کند
شاید کمک کند که ترسیدن غافلگیر و ناتوانش نکند و هنوز بتواند فکری بکند برای خوب کردن خودش
 
 
 
می‌خواهم بداند که گاهی حسادت ممکن است به سراغ آدم بیاید
یعنی این که زمان‌هایی هست که دست آدم از چیزهای خوب دنیا کوتاه می‌شود
باید بداند که گاهی چیزهایی که دوست دارد و فکر می‌کند برای داشتنشان محق است را
به او نمی‌دهند و جلوی چشمش به دیگری می‌دهند
و دیدن دیگریِ خوشحالبرای بعضی ها کار ساده‌ای نیست و اگر آدم سعی‌اش را کرد و از پسش برنیامد
باید بداند که حسود است
حسود است و این به معنی محق بودنش نیست.به معنی محق نبودن دیگری هم نیست
 
 
 
حسادت آن قدر تحملش سخت است که بد نیست آدم بشناسدش تا زیادی غصه‌اش را نخورد
شاید به جای این که زیر بارش بشکند سعی کند
از راه آن احساسبزرگ‌تر شود و آزاده‌تر
 
 
 
می‌خواهم برایش بگویم که در دنیا ناامیدی هم هست
ناامیدی معنی‌اش خسته شدن از خوش‌بینی است
و اگر آدم دیگران را به ورطه‌ی تلخی ناامیدی‌های خودش نکشد
خسته شدن هیچ ایرادی ندارد
 
 
 
برایش می‌گویم که خسته شدن ایستگاه آخر نیست و او حق دارد گاهی خسته باشد
حق دارد پا شل کند، آه بکشد، اخم کند
ولی باید بداند که ناامیدی به کسانی که دوستش دارند دخلی ندارد
و خوب نیست کسی امید را از دیگری بگیرد به خاطر ناامیدی خودش
چون رسمش این است که آدم راه خودش را پیدا می‌کند
و امید می‌تواند هزار بار دیگر هم برگردد
 
 
می‌خواهم برای بچه‌ام بگویم وقتی که دیگر بچه نباشد چه روزهای زیادی احساس خواهد کرد
که دنیا آن‌طور که من می‌گفتم نبود
که من با هزاری آرزو و ادعا، احتمالا هیچوقت نخواهم نتوانست سوسکی را ناز کنم
و خودم هم خوب می‌دانم نصیحت‌های من نمی‌توانست فراتر از ترس‌ها و نا‌امیدی‌ها و حقارت‌های خودم برود
پس نمی‌توانست او را همیشه حفظ کند
همینطور که آرزوهای من شاید کوچک بودند برای او
 
می‌خواهم یک بار برای همیشه به او بگویم که از من آزاد است
که از من دِینی به گردن او نیست.
که او مسئول دلتنگی‌ها و حفره‌هایی که خودم عمری نتوانستم جبرانشان کنم نیست
برای من او آزاد است.
می‌خواهم بنشینم و ساعت‌ها برایش بگویم که من بهشت را زیر پای خودم نمی‌بینم
و همه‌ی عشقی که به پای او میریزم را برای لذت خودم می‌ریزم
 
 
و بالاخره حتما می‌خواهم برای او بگویم که این دنیا
بدون عشق نمی‌ارزد
حتی اگر من بگویم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان پسر خرداد
14 اسفند 90 10:15
قشنگ بود .
سوسن
14 اسفند 90 15:46
سلام عزیزم. مرسی از اینکه به ما سرزدید. و ممنون از راهنمایی خوبتون. اگه دوست داشتین لینکتون کنم بهم خبر بدید. مامان نوژا شما ساکن اهواز هستید؟
مامان سها
16 اسفند 90 13:01
خيلي قشنگ بود عزيزم
بهار(مامانی شهراد)
16 اسفند 90 17:12
آآآآآآآآآآآآآآآپم
آتـــریـســـا جـون
18 اسفند 90 17:26
روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون آپـــــــــــــمممممممممممممممممـــــــــــــ
مامان آتین
20 اسفند 90 20:45
......`,%%%%%%` ........(¯`°v°´¯) .....`,%%;,%,%%% .........(_.^._) ..,%%; %%% %%% ...`%/% %//%%%_% ..%(%%, %% %/; %% ..%_ %%.%/%__/%% .....,%% / %%;%% ...............| | ...............| |___ ;@@;.,..;@@ ...............|.| __@@@.; @@@ ...............|.|____ |/_____ |/___ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!___(?)(?))) آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
بهار(مامانی شهراد)
21 اسفند 90 12:40
سلام گل نازم پیشاپیش عیدو بهت تبریک میگم انشاالله سال نو خوبی داشته باشی و همیشه در کنار مامانو بابات سالمو خوشحال باشیآپ کردم گلم
مامان پریسا
21 اسفند 90 19:20
سلام مامانی جملات زیبایی نوشتی. پیشاپیش عید شما مبارک.
مامان سید کوچولو
23 اسفند 90 14:38
مامان سها
23 اسفند 90 18:27
سوزانید بدی را در آتش تا ز آتش برون آید نیکی www.persiancards.com/images/ecard/132.swf
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم نوژا می باشد