یه حرف قلمبه شده
من در عجب بعضی از آدمها هستم .چقدر یه انسان میتونه عین یه آفتاب پرست رنگارنگ و همون موقع عین یه روباه دروغگو ومثل یه کفتار کثیف باشه .بعضی مواقع حالم از بعضی دوستی ها بهم میخوره.با خودم فکر میکنم این منم که با یه همچین آدمهایی دوستی گرفتم و حالیم نیست؟باهاشون نشست و برخاست دارم و دخترم داره کنارشون بزرگ میشه و تکون نمیخورم همش چشامو بستم و قدرت عکس العمل ندارم. فکرم تلخ شده از تلخی رفتار و زبان اونها. خیلی زبان و گفتار و رفتار تلخ دیده بودم از بعضی آدمها اما نگاه تلخ نه .با خودم فکر میکنم اینهاتو تنهایی خودشون چطور فکر میکنند؟چقدر قدر دلم از این آدمهای کثیف به ظاهر دوست پُره . خدایا خالیم کن .......
پ.ن:معذرت میخوام اگه نوشته ام بد مزه بود اما دلم خیلی پره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی