388
امروز 388 روزه که نوژا دردونه ما شده سرعت خرابکاریهاش خیلی بالا رفته دیگه وقت نمیکنم همشو بنویسم
هر روز نوژا بانو میره سر گلدون گل خشک های من و یه دونه گل واسم میچینه
دیگه میز وسط مبل هم جای صخره نوردی نوژا بانو شده و روی اون وایمیسه
چاه آشپز خونه اکتشاف جدید نوژاست منم واسه اینکه دستشو نکنه توی چاه یه قمقمه آب کردم گذاشتم روی سر چاه
تا کسی میاد خونمون نوژا فرار میکنه و قایم میشه
همین که میبینه غذا دستمه با خنده فراوون فرار میکنه
مهربون شده حسابیییییییییی تا نازش میکنم خودشو واسم لوس میکنه و سرشو میذاره روی شونه ام
هر چی توی دهنشه یه ذرشو در میاره میده به ما که بخوریم اوج سخاوتش اونجاست که پستونکشو میده به ما
کلمه بده رو یاد گرفته تا چیزی رو میخواد پشت سر هم میگه دده
وقتی خوابه تنها لحظاتی که میشه سیر بوسید و نگاهش کرد
اخه وقت بیداره مثل آهوی گریز پا نمیتونم حتی چند ثانیه هم نگهش دارم از بس دست و پا میزنه که فرار کنه ...
دندون هفتمش هم به سلامتی سر زده
بر عکس تاب سواری ؛عاشق سرسره بازیه وقتی میریم پارک از خنده های بلندش دلم غش میره
مستقل شده حسابیییییی وقتی راه میره اجازه نمیده کسی دستشو بگیره واگه سر راهش قرار بگیرم و راهشو ببندم تحت هیچ شرایطی مسیرشو عوض نمیکنه
تمام اتاقشو که من ١ ساعته مرتب کردم سر٣ سوت بهم میریزه؛نوژا بانویه دیگههههههههههه
اگه کار بدی بکنه و من بهش چشم غره برم یه لبخند موزیانه بهم میزنه و به کارش ادامه میده
روزانه صد بار تلوزیون ما توسط شیرین بانو خاموش و روشن میشه
هر چیزی که گم بشه توی خونمون حتما توی گلدون کنار تلوزیون پیدا میشه وسایلی از قبیل کنترل سانترال و موس و...
تلوزیون هم یه وسیله جدید صخره نوردیه
کسی جرات نداره در یخچال رو باز کنه چون بلافاصله نوژا توی یخچاله
دو شب پیش داشتیم شام میخوردیم یه ذره غذا گذاشتم تو دهنش واسه لقمه بعدی از نوژا صرار و از من انکار ؛که لقمه رو برداره و من هم نمیدادم یهو دیدم خانوم خانوما پشتشو کرده به ما و از آشپز خونه داره میره بیرون هر چی صداش میکنم جواب نمیده یعنی قهر کردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!دیگه کلی منت کشیدم تا لقمه رو ازم گرفته
عکسهاشم در اولین فرصت میذارم تو وبش
دختر گلم..........دوست دارم هوارتا